دکتر مصدق و دزک
به مناسبت 29 اردیبهشت سالروز تولد دکتر مصدق
از کسانی که به اقتضای سیاست آن روزگارمدتی را در قلعه ی دزک گذرانده است،محمد مصدق بود که در آن روزگار لقب مصدق السلطنه داشت و در منصب والی ایالت فارس بر آن ایالت حکمروایی میکرد. اما با وقوع کودتای سوم اسفند 1299 و رسیدن سید ضیاءالدین طباطبایی به منصب نخست وزیری ایران،
اغلب رجال
رجال و مقامات مملکتی دستگیر و زندانی شدند بنابرا ن، مصدق که از جانب دولت جدید خود را در خطر میدید حکومت فارس را رها کرده و از خانهای بختیاری تقاضای کمک نمود تا به وی پناه بدهنداو به قلعه ی دزک آمد و مدتی میهمان امیرمفخم و سردار معظم، بود. بی بی کوکب که با زیرکی و تیزبینی خود جایگاه و شأن محترم و والایی برای مصدق قائل بود، از هر حیث مقدمات اقامت و پذیرایی شایان توجهی از او را فراهم ساخت.
نامه ای از بی بی کوکب در دست است که نشان دهنده علاقه مندی و توجه این بی بی به
پذیرایی از مهمان سیاستمدار و عالی مقام خود میباشد. بی بی کوکب در این نامه که دارای نشان
سربرگ مخصوص وی و مهر و امضاءاش میباشد خطاب به کدخدای دزک می نو یسد: “عالی جاه
کدخدای دزک خاطر نشان سازد از قراری که جناب آقای مصدق السلطنه اطلاع داده اند هفته
آتیه مختصراً از صفحات فارس مردانه به دهکرد و دزک عزیمت خواهند نمود. مقرر آن که مطابق
دستورات مشروح مفصل که توسط آقای دکتر امین ابلاغ شده با نظارت و هدایت مشارالیه معجلاً
اقدام نموده، اطاقهای سردر را برای پذیرا ی، منزل مهیا ساخته، کالسکه خودم را مرتب نموده
حاضر باشد. بالجمله نهایت سعی و مراقبت و انتظام و حسن سلیقه به عمل آید و هر نوع کم
کسر اسباب و اثاثیه از ظروف نقره و چینی آلات از لوازم انبار و صندوقخانه بی مضایقه تکمیل و
لایق و آبرومندانه برگزار کنند. ز اده مطلبی نیست. ]مهر و امضاء[ کوکب بختیار )سند ضمیمه در
آرشیو دکتر مظفر بختیار
دکتر احمد مدنی در خاطراتش در مورد قلعه دزک در استان چهار محال بختیاری نوشته:
در طبقة بالا و مشرف به حیاط قلعه، پا به ایوانی وسیع با نرده های چوبی گذاشتیم. اینجا مکانی بود که زمانی علی اکبر دهخدا، و زمانی دیگر دکتر محمد مصدق می نشستند و خاطرات خود را می نوشتند و با خان بزرگ بختیاری تخت نرد بازی می کردند و گفت و گو می کرده اند.
- ۹۵/۱۲/۱۵